تاچه پیش آید

غمش رادرنگینِ دل، نشاندم تاچه پیش آید
به یادش اشکِ بیحاصل، فشاندم تاچه پیش آید

به افسونِ تجسم،شبچراغِ چشم هایش را
به بزمِ شامِ تنهایی،کشاندم تاچه پیش آید

به سوی خالِ رخسارش،خیالِ تیزبالم را
برای دانه چیدن ها.پراندم تاچه پیش آید

به یادطرّه اش،رازِپریشانگردیِ دل را
به گوش بادِصحراگرد،خواندم تا چه پیش آید

سمندبادپایِ عقل را تامرزرسوایی
به دشتِ بی نشانِ عشق،راندم تاچه پیش آید

به سودای بهارانی که درباغش،بیاسایم
دراین پاییزِمحنت خیز،ماندم تا چه پیش آید

دل«شبدیز»میلرزدزشوق لحظه ی دیدار
امیدِ بوسه ازگل داردآندم!تاچه پیش آید

حسن اسدی شبدیز
تا چه پیش آید : شاعر حسن اسدی ،شبدیز با خوانش زهرا عالمی 


اشعار حسن اسدی ، شبدیز تاچه ,اسدی ,نشاندم تاچه منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خانه خیرین شهرستان ساوه فیلم جدید دات آی آر اجناس فوق العاده خط محبت دانلودها ارزانی دکتر مجید رضا مختاری نمایندگی ویمکس در ایران | نمایندگی لامپ LED مودی و فورست در ایران تخفیف دونی